چگونه بگویم که تلخم ...؟!

شعر فارسی- دل نوشته هایی ساده

چگونه بگویم که تلخم ...؟!

شعر فارسی- دل نوشته هایی ساده

رهی معیری

بیا کز چشــمِ بیمارت هزاران درد برچینم...
***


بمناسبت  24 آبان ماه  سالروز  درگذشت  استاد  رهی  معیری

چشم مستت چه کند با من بیمار امشب
 این دل تنگ من و این دل تب دار امشب

آخرای اشک دل سوخته ام را مددی
که به جز ناله مرا نیست پرستار امشب

بیش از این مرغ سحر خون به دل ریش مکن
که به کنج قفسم چون تو گرفتار امشب

سیل اشکم همه دفترچه ایام بشست
نرود نقش تو از پرده پندار امشب

بودم امید که آیی به سرم سایه مهر
آفتابی شود از سایه پدیدار امشب

بسته شد هر در امید به هر جا که زدم
چاره جویی کنم ازخانه خمار امشب

مختصر کشتن از آن است که یکباره زدند
کوس رسوایی ما بر سر بازار امشب

(رهی معیری)
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.