چگونه بگویم که تلخم ...؟!

شعر فارسی- دل نوشته هایی ساده

چگونه بگویم که تلخم ...؟!

شعر فارسی- دل نوشته هایی ساده

ماهی، شاملو! نیستایی! محسن امیر اصلانی!

من فکر می کنم 

هرگز نبوده ام 

این گونه گرم و سرخ: 

احساس می‌کنم
در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین هزار چشمۀ خورشید
در دلم
می‌جوشد از یقین؛

احساس می‌کنم
در هر کنار و گوشۀ این شوره‌زار یأس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
می‌روید از زمین.

آه ای یقین گمشده، ای ماهی گریز
در برکه‌های آینه لغزنده تو به تو!
من آبگیر صافیم، اینک! به سحر عشق؛
از برکه‌های آینه راهی به من بجو!

شاملو


نظرات 1 + ارسال نظر
م.یحیی پور سه‌شنبه 8 مهر 1393 ساعت 02:08 http://paribahane.blogsky.com/

file:///C:/Users/marya/Pictures/Fereydoon.jpg

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.