چگونه بگویم که تلخم ...؟!

شعر فارسی- دل نوشته هایی ساده

چگونه بگویم که تلخم ...؟!

شعر فارسی- دل نوشته هایی ساده

شعری از نزار قبانی

اگر روزی با مردی رو به رو شوی

که بتواند ذره ذره تو را به شعر تبدیل کند

و تار مویی از گیسوانت را به شعر تبدیل کند،

مردی که قادر باشد چون من

وادارت کند

با شعر غسل کنی

با شعر سرمه بکشی 

و با شعر شانه کنی

از تو می خواهم:

"در رفتن با او تردید نکن"

مهم این نیست 

که متعلق به من باشی 

مهم این نیست

که متعلق به او باشی

مهم این است

که متعلق به شعر باشی


نزار قبانی | از کتاب صدنامه‌ی عاشقانه


نظرات 3 + ارسال نظر

قلمتان مانا..
خیلی زیبا بود

علی یکشنبه 21 آبان 1396 ساعت 16:44 http://pileyetanhaee.blogsky.com/

سلام

زآتش پنهان عشق ، هر که شد افروخته

دود نخیزد ازو ، چون نفس سوخته

دلبر بی خشم و کین ، گلبن بی رنگ و بو ست

دلکش پروانه نیست ،شمع نیفروخته

در وطن خود گهر ، آبله ای بیش نیست

کی به عزیزی رسد ، یوسف نفروخته

مایه ی ارام دل ،چشم هوس بستن است

از تپش آسوده است ،باز نظر دوخته

شاید کاید به دام ،مرغ پریده ز چنگ

گرم نگردد دگر ، عاشق وا سوخته

داروی بیماری اش ، مستی پیوسته است

چشم تو این حکمت از پیش که آموخته ؟

آمد و آورد باز ، از سر کویش کلیم

بال و پر ریخته ، جان و دل سوخته

ممنون از نظرات زیباتون

تنها شنبه 29 مهر 1396 ساعت 02:07 http://pileyetanhaee.blogsky.com

در رفتن با او تردید مکن
مهم این نیست

زیباست تعبیر عاشقانه از دوست داشتن

ممنون از نظرتون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.